معلم خوبمعلم خوب، و بررسی ویژگیهای او از مباحث مهم علوم تربیتی است که با توجه به نقش مهم معلم در شکلگیری شخصیت دانشآموزان و رشد هرچه بهتر آنها، این بحث مطرح شده و صاحبنظران هرکدام ویژگیهای خاصی را برای معلم شمردهاند که در این مقاله بعد از بررسی نقش معلم در زمینه های مختلف به برخی از این نظرات اشاره میشود. فهرست مندرجات۲ - نقش تربیتی ۲.۱ - نسبت به فرهنگ ۲.۱.۱ - نفی فرهنگ موجود ۲.۱.۲ - طرح فرهنگ نو ۲.۱.۳ - حفظ فرهنگ موجود ۲.۱.۴ - اصلاح فرهنگ موجود ۲.۲ - نسبت به دانشآموزان ۲.۲.۱ - علاقه به تدریس ۲.۲.۲ - توانایی ایجاد علاقه ۳ - عوامل مؤثر در کارآیی ۴ - از نظر جان دیویی ۵ - ویژگیها ۵.۱ - علاقه به تدریس ۵.۲ - ثبات عاطفی و روانی ۵.۳ - ادامه به تحصیل ۵.۴ - حس مهربانی و همدردی ۵.۵ - روحیه همکاری ۵.۶ - صبر و بردباری ۵.۷ - رعایت انصاف در ارزشیابیها ۵.۸ - آشنایی با اصول روانشناسی ۵.۹ - قدرت بیان ۵.۱۰ - انجام ارزشیابیهای منظم ۵.۱۱ - آراستگی ظاهر ۶ - ویژگیها در مورد پیشرفت تحصیلی ۷ - نتیجه ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - مقدمهارسطو میگوید: افتخار کسانی که به کودکان تعلیم میدهند، بیش از کسانی است که آنها را به وجود میآورند. [۱]
کیت ا، اچسون و مردیت، دامین گال، نظارت و راهنمایی تعلیماتی، ص۵۴، ترجمه محمدرضا بهرنگی، تهران، کمال تربیت، ۱۳۸۰، چاپ دوم.
معلم و دانشآموز، دو رکن اساسی آموزش و پرورش هستند. آموزش و تدریس، کاری بسیار ظریف و حساس است و هر کسی که سواد یا معلوماتی در زمینه خاصی کسب کرده است، نمیتواند معلم موفقی باشد. پس معلم شایسته، کسی نیست که در یک دبستان یا دبیرستان تدریس میکند، بلکه میتواند هر فرد واجد شرایطی باشد که در حوزه تربیتی فعالیت کرده و میخواهد در کار تدریس و فن آموختن، موفقیت به دست آورد. [۲]
پارسا، محمد، روانشناسی تربیتی، ص۲۸۴، تهران، سخن، ۱۳۷۴، چاپ اول.
۲ - نقش تربیتیبه طور کلی، برای معلمان، دو نقش یا دو وظیفه منظور گردیده است. نخستین وظیفه آنان، مسئولیتی است که در برابر فرهنگ جامعه خود بر عهده گرفتهاند و دیگر، وظیفهای که در قبال شاگردان پذیرفتهاند. این دو وظیفه اغلب همزمان با یکدیگر انجام میگیرد. ۲.۱ - نسبت به فرهنگمنظور از فرهنگ، طرز زندگی معمول یا میراث اجتماعی مردم است و محصول هرگونه تجربههای انسانی است که در پرتو آن، گروهی از مردم به راه و رسم زندگی خود ادامه میدهند. یکی از وظیفههای هر معلمی، انتقال بخشی از ویژگیهای فرهنگ ملت خود، به نسل جوان جامعه است که مورد تایید اکثر مردم قرار گرفته باشد. اما باید توجه داشت آموزش و پرورشی که فقط به حفظ دستاوردهای گذشته و فرهنگ موجود بپردازد، نمیتواند پویا، مترقی و متحول به شمار آید. بنابراین، ممکن است برای معلم چهار وضع یا حالت پیش آید: ۲.۱.۱ - نفی فرهنگ موجودمعلمانی که میراث فرهنگ ملی را نادیده میانگارند، آن را عامل عقبماندگی میشمارند و معتقدند که چنین فرهنگی برخلاف طبیعت، آزادی و آرزوهای بشری است و پیروی از آداب و رسوم آن، نادرست و ابلهانه است. بدین جهت، میکوشند شاگردان خود را از تعلق به چنین فرهنگی نومید و دلسرد نمایند. ۲.۱.۲ - طرح فرهنگ نوچون این دسته از معلمان، افرادی نوگرا و تجدد طلبند، به طرح و ایجاد فرهنگ آرمانی و متعالی خود، دست میزنند. برای اجرای این منظور به شاگردان خود، نگرشها، ارزشها و معلوماتی را میآموزند که سبب حرکت آنان به سوی آرمانهای آنان میگردد. ۲.۱.۳ - حفظ فرهنگ موجودگروه دیگری از معلمان، خود را حامی و پشتیبان فرهنگ جامعه خود میشمارند و برای ارزشها، اعتقادها، دانشهای ملی و میهنی، اهمیت فراوانی قایلند. فرهنگ موجود را، آنگونه که هست، ارج مینهند، به تجلیل و ستایش نقاط مثبت آن میپردازند و میکوشند آن را بی کم و کاست، به نسلهای بعدی تحویل دهند. ۲.۱.۴ - اصلاح فرهنگ موجوداین دسته از معلمان بدون دلیل منطقی، به نفی و تغییر یا حفظ فرهنگ، کوشش نمیکنند، بلکه آن را مورد ارزیابی دقیق قرار میدهند. جنبههای مثبت و منفی، سودمند و زیانآور آن را مشخص کرده و سعی میکنند، تضادهایی که در فرهنگ وجود دارد، روشن سازند و راه حل احتمالی آنها را بیابند تا از صدمه زدن به معیارهای ارزشمند آن جلوگیری کنند. امام خمینی با تاسی به آموزههای اسلامی معتقد است معلم اول خداوند متعال است؛ زیرا مردم را از تاریکی به سمت نور هدایت میکند و معلمی شغل انبیاء (علیهمالسّلام) است و شریفترین شغلهاست که عهدهدار تعلیموتربیت و تزکیه انسانها و هدایت به طریق مطلوب الهی است، ازاینرو به اعتقاد ایشان مهمترین و حساسترین وظیفه معلم تربیت نسل جوان که اگر خوب تربیت شود، مملکت پیشرفت خواهد کرد. از نظر امام خمینی معلم متدین و خوشاخلاق در تربیت و شخصیت فرزندان دخالت تام و تمام دارد و چهبسا نقشه سعادت و شقاوت آن با تزریقات ذهنی معلم ترسیم شود ایشان ضمن تصریح به نقش اساسی و تعیینکننده معلمان در شکلگیری شخصیت دانشآموزان معتقد است آنان امانتدار انساناند؛ امانتی که متمایز از همه امانتهاست و اگر به آن خیانت شود به ملل و جامعه و بالاتر از آن به اسلام خیانت شده است. امام خمینی محقق شدن رسالت عظیم تربیتی معلمان را با پرورش افرادی مهذب، مستقل، متعهد، آزاد، معتمد به نفس و آگاه به مسائل روز میداند تا در سایه آن جامعه اصلاح گردد. ایشان معتقد است تعلیم بدون تربیت سبب تباهی میشود؛ ازاینرو تربیت پراهمیتتر از تعلیم است. دانشآموزان، به فطرت پاک انسانی نزدیکتر و در آغاز راه هستند و از فطرت الهی خود دور نشدهاند، ولی ممکن است با برنامههای اشتباه تربیتی به انحراف کشیده شوند. ازاینرو امام خمینی با اشاره به مسئول بودن معلمان در پیشگاه خداوند به آنان سفارش میکرد برای تهذیب جامعه و انجام درست تکلیف خویش لازم است نخست خود را تزکیه کنند و در جایگاه یک مصلح و انسانی آگاه به مسائل و تحولات اجتماعی عهدهدار رشد معنوی نسل جوان باشند. [۹]
خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۴۲۲-۴۲۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲.۲ - نسبت به دانشآموزانمعلمان خوب، در تضمین موفقیت و پیشرفت شاگردان خود، وظیفه مهمی بر عهده دارند و قبل از هر شرطی لازم است دو پیشنیاز زیر را دارا باشند. ۲.۲.۱ - علاقه به تدریسپژوهشگران، عشق و علاقه به تدریس را، نخستین پیشنیاز هنر معلمی دانستهاند و این نباید به آن معنا باشد که معلمی شغل شریف و مورد احترام مردم است، بلکه بدان سبب که، تا کسی به کار تدریس علاقمند نباشد، نمیتواند در موفقیت شاگردان نایل آید. ۲.۲.۲ - توانایی ایجاد علاقهتنها علاقه خود معلم به موضوع درسی، کافی نیست، معلم باید بتواند این علاقه را در شاگردان خود نیز ایجاد کند. تدریس خوب و مؤثر نیاز به مهارت دارد و این هنگامی حاصل میشود که معلم نشان دهد، هم به شغل خود و هم به کار تدریس علاقمند است. معلمانی که به درس علاقه دارند، اما نسبت به شاگردان خود، بیتفاوت هستند، کلاسشان اغلب سرد و کسلکننده جلوه میکند. [۱۰]
پارسا، محمد، روانشناسی تربیتی، ص۲۸۵-۲۹۰، تهران، سخن، ۱۳۷۴، چاپ اول.
۳ - عوامل مؤثر در کارآییبومی بودن: اینکه معلم متعلق به همان منطقه مورد اشتغال باشد. همزبانی: از نوعی عامل فرهنگی حکایت میکند، زیرا زبان از ارکان انسجام فرهنگی است. اشتراک رای: به هم نظر بودن و مشابهت آرا و عقاید معلم و شاگردان از لحاظ مذهبی، سیاسی، اخلاقی و... مربوط میشود و به طور کلی، یک عامل مثبت در کارآیی تدریس است، هر چند نباید الزاما معلم و شاگردان، همرای باشند. نگرش شغلی: طرز تلقی از شغل خود یا خصوصیات دیگری از جمله رضایت یا عدم رضایت و بیتفاوتی را شامل میشود. برنامهریزی معلم: طرح تدریس و برنامهریزی معلم از جلسه اول تا آخرین جلسه، امری مهم است و موجب افزایش کارآیی معلم میگردد. [۱۱]
سرمد، غلامعلی، روشهای تدریس و هنر معلمی، ص۱۳۲_ ۱۳۴، قم، اشراق، ۱۳۷۶، چاپ اول.
۴ - از نظر جان دیوییجان دیویی، از فلاسفه تعلیم و تربیت در قرن اخیر، که معتقد است معلم خوب باید دارای ویژگیهای زیر باشد: معلم خوب، باید به تفاوتهای فردی شاگردان خود، آگاهی داشته باشد. ۵ - ویژگیهاهرچند یک معلم خوب و موفق در موقعیتها و محیطهای مختلف، متفاوت است، با این حال، معلمان خوب به طور کلی، خصوصیات مشترکی دارند از قبیل: ۵.۱ - علاقه به تدریسبه این معنی که معلم باید به خود تدریس و موضوع مورد تدریس، علاقه داشته باشد. ۵.۲ - ثبات عاطفی و روانیمعلم به عنوان یک رهبر و الگوی رفتاری باید در افکار و اعمالش ثبات داشته باشد و تحت تاثیر عواطف و هیجاناتش تصمیمگیری نکند، بهطوری که دانشآموزان بتوانند به او اعتقاد و اطمینان داشته باشند. ۵.۳ - ادامه به تحصیلمعلم کسی است که همیشه احساس نیاز به یادگیری و فراگیری مطالب تازه داشته باشد و مطالعات خود را پس از کسب مدرک تحصیلی متوقف نکند. ۵.۴ - حس مهربانی و همدردیمعلم باید رفتارش به گونهای باشد که دانشآموزان بتوانند، آزادانه ناراحتیها و مشکلات خود را با او در میان بگذارند و مطمئن باشند به خاطر اشتباهات مرتکبشده، مورد انتقاد او واقع نخواهند شد. ۵.۵ - روحیه همکارییک معلم خوب همیشه آماده همکاری با دیگر معلمان است، خصوصا اگر احساس کند که وجودش در این همکاری مؤثر و لازم است. ۵.۶ - صبر و بردبارییکی از خصوصیاتی که واقعا یک معلم خوب باید از آن برخوردار باشد، بردباری است. زیرا اصولا معلم با کودکان و نوجوانان سروکار دارد و این افراد به خاطر کمی سن و تجربه، گاهی رفتارهایی از خود بروز میدهند که اگر معلم بردباری کافی نداشته باشد، موجب ناراحتی خواهد شد. ۵.۷ - رعایت انصاف در ارزشیابیهادانشآموزان به اظهار نظر معلم در مورد خود، خیلی اهمیت میدهند و چنانچه ارزشیابی معلم منصفانه نباشد، موجب کینه و دشمنی و در نتیجه دوری گزیدن برخی از دانشآموزان از معلم میگردد، که این حالات عاطفی، ثمرات بدی در پی خواهد داشت. ۵.۸ - آشنایی با اصول روانشناسیمعلم باید علاوه بر داشتن تخصص در زمینهای خاص که تدریس مینماید، با اصول کلی روانشناسی نیز باید آشنایی داشته باشد. چنانچه معلم با قوانین رشد، یادگیری، خصوصیات سنی گروههای مختلف و... آشنا باشد، خیلی از مسائل و مشکلات را میتواند به آسانی توجیه کرده و راه حل آنها را بیابد. ۵.۹ - قدرت بیانخوشصحبتی و قدرت بیان، یکی از عواملی است که در ایجاد رابطه با افراد، فوقالعاده مؤثر است و معلم باید حتما از این نیرو برخوردار باشد. بسیاری از افراد، باسواد و مطلع هستند ولی در اظهار مطالب و تفهیم آن به دیگران، ناتوانند. ۵.۱۰ - انجام ارزشیابیهای منظمیک معلم خوب کسی است که مرتب از فعالیتهای آموزشی که انجام میدهد، ارزشیابی به عمل آورد. یعنی با توجه به هدفهای آموزشی و رفتاری که در آغاز شروع هر کلاس در نظر دارد، باید ببیند تا چه حد به این هدفها دست یافته و تا چه حد توانسته در دل دانشآموزان نفوذ کند و مورد تایید آنها واقع شود. ۵.۱۱ - آراستگی ظاهرمعلمی که در روز، چندین ساعت در برابر دانشآموزان کلاس ظاهر میشود، باید از نظر ظاهر کاملا آراسته، پاکیزه و منظم باشد. [۱۳]
بدری مقدم، سروش، کاربرد روانشناسی در آموزشگاه، ص۲۱۵_ ۲۱۷.
۶ - ویژگیها در مورد پیشرفت تحصیلیدر زمینه اثربخشی فعالیت معلم، پژوهشهایی صورت گرفته است که براساس این پژوهشها، ویژگیهای زیر را فهرست کردهاند: · استفاده متنوع از مطالب و روشهای تدریس ۷ - نتیجهبنابر آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت یک معلم خوب: · رابطهاش با دانشآموزان مثبت است. ۸ - پانویس
۹ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ویژگیهای معلم خوب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۳/۲۴. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. ردههای این صفحه : آموزش و پرورش | تعلیم و تربیت | دیدگاه های اخلاقی امام خمینی | روانشناسی تربیتی | مباحث علوم تربیتی
|